61-پوستِ پِرِحتَگ
Powste perehtag
معني :پوست انداخته
مفهوم:پوست انداختن كنايه از دوباره جان گرفتن وبهتر شدن وضع جسمي
62- پـَ سَر گَپِّن پـَ دَست مـُ گَپِّن
Pa sar gappen pa dast mo gappen
معني : با سر و دست حرف مي زند
مفهوم : اصطلاحاً براي اشخاصي بكار مي برند كه در حين صحبت خيلي دست و سرشان را تكان مي دهند
63- پـَ سيچِنَي سَر حِسابَ كَنت
Pa sicenay sar hesaba kant
معني:با سر سوزن حساب مي كند
مفهوم:در حساب و كتاب خيلي سخت گير وخساست بخرج مي دهد
64- پَس كِنزَگ تَرا آهوگِن پِحشكِنزَگ تَرا تاوانِن چـَ تاوانت گِهتِرَ آهوگِن
Paskenzag tara ahowgen pahskenzag tara tavanen ca tavanet gehtera ahowgen
معني : پس رفتن عيب ننگ است براي تو وپيش رفتن هم ضرر دارد پس ضرر بهتر از ننگ است
مفهوم:وقتي تصميمي گرفتي ياقولي دادي سعي كن به آن عمل كني گرچه به ضررت باشد
65- پـ َ سَرمُـ جَنَگِن پَ پاد مُـ جَنَگِن پَ هچ جاحِح نَرَسي
Pa sar mo janagen pa pad mo janagen pa hec jaheh narasi
معني : به سرمي زند( ميجنگد) و به پا مي زند(ميجنگد)و به جايي نمي رسد
مفهوم : به سر زدن و به پا زدن كنايه از تلاش زياد و بيهوده است
66-ِحشا كه كَرّا سُوار بي پاداُن مَسِرِحن
Pehsa ke karra sovar bi padon maserehn
معني پيش از انكه سوار خر بشي پاهايت را تكان نده
مفهوم:قبل از انكه كاري را انجام دهي ادعايش را نداشنه باش
67- پُشتا اَدَگارا نَدا
Posta adagara nada
معنی : پشت به زمین نمی دهد
مفهوم:براي آدم زرنگ وزيرك اين مثل رابكار مي برند
68- پُشتِ گوشَي پِرِحتَ
Poste gowsay perehta
معني : پشت گوشش انداخته
مفهوم : كنايه از ناديده گرفتن دستورو فرمان كسي يا اهميت ندادن به چيزي
69- پـحشكُتِت كُدَگَنت مُـ گـحـچِنِش كَن تُ بِرِچَنت
Pehskotet kodagant mo gehcenes kan to
معني : اگر قبلاً توي پحشكت گذاشته اي حالا توي الك بگذارتا بريزند
مفهوم : در جواب كسي بكار مي رود كه منتي بر سر كسي مي گذارد
70-مٌـ چَند حنَگِن پَـ شُما سَرا
Pa soma sara mo candehnagen
معني:براي شما سرش را تكان مي دهد
مفهوم:به شما اميدواراست/به شما دل بسته/سر تكان دادن براي كسي / كنايه از اميد داشتن از كسي
منبع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی
51- پـََ دَفَي گَپ اَنَبيد
Pa dafay gap anabid
معني : باحرف دهن نمي شود
مفهوم : اصطلاحا وقتي گفته ميشود كه فرد ادعاي توخالي داشته باشد
52-پَـ دَگَ مرداني كِشارا تَي لحرَه بارَ نَبي
Pa daga mardoni kesara tayi lehrah bara nabi
معني:بامحصولا ت ديگران شترت بار نمي شود
مفهوم:تاخودت نكاري چيزي درو نمي كني
53- پـَ دِل مـُ گازحنَگِن
Pa del mo gazehnagen
معني:با دلش مي گذراند
مفهوم:همه مصيبتها وغمها را توي خودش مي ريزد وبروز نمي دهد
54-پَـ راهِح بِرَ كه راهِت بي
Pa raheh bera ke rahet bi
معني :به راهي برو كه راه داشته باشي
مفهوم:كاري بكن كه با مشكلي برخورد نكني
55- پِراح ملَّگ
Perah mallag
معني:گشاد راه رفتن/راه رفتني كه دستها وپاها را خيلي از هم فاصله دهند
مفهوم:كنايه از شخص متكبّر/شخصي كه تكبر وغروردر راه رفتنش پيداست
56- پُروشتَگِحن دَستا مو گَرَ بَندَنت
Porostagehn dasta mo gara bandant
معني : دست شكسته را به گردن آويزان مي كنند .
مفهوم : خودي و طايفه گر چه بدرد كاري نمي خورد باز هم بايد او را تحويل گرفت
57- پَـ رَمُ جَم نِ
Pa ramo jam ne
معني : رم و جم نيست
مفهوم :بي رم و جم كنايه از شخص نامنظم است/همچنين به شخص ديوانه هم بكار مي برند
58-پُرِ مُ فَدي دحما مُشتَ
Pore mo fadi dehma mosta
معني :پر (خاكستر)به رويش ماليده
مفهوم:خودش رارسوا كرده
59- پِرحني و مَچِني
Perehni o maceni
معني:بيندازش وبلندش نكن(برش ندار)
مفهوم:اين اصطلاح را كنايتا براي شخصي بكار مي برند كه لياقت تحويل گرفتن راندارد/ آدم بدرد نخوري باشد
60- پوز پـَ نُمازَ نَپُرُشي
Powz pa nomoza naporosi
معني : دماغ با نماز خواندن نمي شكند
مفهوم:برای انجام کار خیر مشکلی پیش نمی آید.
منبع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی
41-پـَ پِرِحنَگا نِن
Pa perehnaga nen
معني:براي انداختن نيست
مفهوم:با اين اصطلاح مي خواهند بگويند فلان چيز زيادي نيست
42- پـََ َتبِ نودُن كُلاّ مـُ تا دافا مَبَند نودَ اَلَدَّنتُ تُنِّت مُـ تا دافا اَگِرَنت
Pa tabe nowdon kolla mo ta dafa maband nowd aladdanto tonnet mo ta dafa agerant
معني : به انتظار ابرهاي گذرا خانه ات را در بيابان بنا نكن كه اين ابرها مي گذرند و تشنگي تو را از پا در مي آورد
مفهوم : به افراد نامرد تكيه نكن
43- پـََ تَفي اَگيپت تـُ مَركا بِشَمُشَي
Pa tafi agipt to marka besamosi
معني : با تب مي گيردش تا مرگ را از ياد ببرد
مفهوم :( دست پيش مي گيرد تا پس نيفتد-م ف)
44- پـَ جَن زِندَگ نِن
Pa jan zendage nen
معني:به زن زنده نيست
مفهوم:زن خوبي ندارد/اگركسي چيز خوبي گيرش نيامده يا نداشته باشد اين مثل را بكار مي برندوبرعكس هم بكار مي برد
توضيح:اگر بچه خوب و توضيح:اگر بچه خوب و صالحي نداشته باشد يا خانه خوب مركب خوبي نداشته باشد اين اصطلاح بکار می رود
45- پـَ چارشَنبِهَي بُناُسا ۴۵- پـَ چِحر بَروتانَ چاري
Pa cehre barowtona cari
معني : به زير سبيلهايش نگاه مي كند
مفهوم : نگاهي زيركانه دارد/كنايه از آدم دغل
۴۶- پَـ چُكَّگَي اَنَدا
Pa cokkagay a nada
معني:براي بوسيدنش نمي دهد
مفهوم:خيلي بخيل وكنس است
۴۷- پـَ چَمَّي دُك مـُ چارَگِن
Pa ccammay dok mocaragen
معني: با گوشه ي چشم نگاه مي کند.
مفهوم:كنيه از آدم زيرك /مكّار است
۴۸- پَچَّي مَجَن
Paccay majan
معني:وصله اش نزن
مفهوم:پچ زدن كنايه از سرپوش گذاشتن /نگه داشتن راز كسي وفاش نكردن رازشخص
۴۹- پـَ دَستاني سَرِش جَح زُرتَ
Pa dastani sares jah zorta
معني:بالاي دستها بلندش كرده اند
مفهوم:كنايه از احترا زياد/خيلي تحويلش گرفته اند
منبع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی
31-پادُنَ نَجَنت
Padon a najant
معني:پاهايش را (به زمين)نمي زند
مفهوم:براي انجام كاري يا رفتن به جايي اصلا حركتي نمي كند /دلش نمي خواهد كاري انجام دهد
32- پادُن نَگِرَنت
Padon nagerant
معني : پاهايم نمي گيرند
مفهوم : وقتي دلش نمي خواهد جايي برود و با رفتن به آنجا دلش مي گيرد اين ضرب المثل را بكار مي برد
33- پادَي جاهِن
Paday jahen
معني : جاي پا است
مفهوم : نزديك است
34- پادَي سَرِت هونِن
Paday sare hownen
معني : سر پايت خوني است
مفهوم : اگر كسي بترسد كه شخص تعريف كننده قصد چشم زدن او را دارد اين اصظلاح را بكار مي رود( معمولاً در مقام خرابکاری بکار می برند )
35- پادَي سَرِ فَشِّن
Paday sare fassen
معني:سر پايش(قدمش)خوش است
مفهوم:ِ قدمش مبارك است
36- پالامش كُدَ
Palomes koda
معني:پالانش كرده ا ند
مفهوم: پالان كردن كسي كنايه از سوء استفاده كردن است
37- پاهُشكح
Pa hoskeh
معني : پايش خشك است
مفهوم : كنايه از آدم بدشانس وبديمن
38- پـَ آستيغِش سا كُدَگ
Pa astiges sa koday
معني : با آستينش براي او سايه درست كرده است
مفهوم : با آستين سايه كردن كنايه از تحويل گرفتن شخص مي باشد
39-پـَ آسَي چِنَگا آتكَ
Pa assay cenaga atka
معني :براي چيدن اتش امده
مفهوم:هنوز نيامده ميخواهد برود/كنايه از انجام كاري باعجله
40- پَ ايماندارِح مردمُا بَسِّن
Pa imondareh mardoma bassen
معني : براي شخص باايمان كفايت مي كند
مفهوم : وقتي چيزي به مقدار خيلي كم بدست مي آوردبه صورت مزاح به او مي گويند كه اين برايت كافي است
بع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی
11- بَند اَبُرزا چُتِّدَگ
Band a borza cottedag
معني : طناب از بالا پاره شده
مفهوم : وقتي مي خواهند بگويند كار كار خداست اين مثل را مي زنند
12- بَندِش جَدَگ
Bandes jadag
معني : بندش را زده اند ( بريده اند )
مفهوم :ديگه تحويلش نمي گيرد( زيرابش را زده-م ف)
13- بَندَلَ بوج بيدَنت
Bandala bowj bidant
معني:بارهايشان باز شدند(ريختند)
مفهوم:كنايه از لورفتن وضايع شدن كسي
14- بُنُّور كورَ كَرا لَپَكِ َجد
Bonnowr kowra kara lapake jad
معني : عروس كور بود خر هم لگدش زد
مفهوم : در جايي بكار مي رود كه بعد از خراب شدن كار خرابي ديگري رخ ده
15- بُنَي مُـ جاها كَن
Bonay mo jaha kan
معني : تهش را توي جايش بگذار
مفهوم : آماده اش كن يا آنرا در دسترس قرار بده
16- بُنورييَي اُمحد نح سُحرح سَريگا اَلوطيد
Bonowriyay omehde neh sohreh sariga alowtid
معني : اميدي براي عروس شدن ندارد و روسري قرمز مي
مفهوم : براي شخصي بكار مي برند كه دلش را به چيز واهي خوش ميكند –كنايه از خوشي الكي
توضيح: در گذشته عروسها روسري قرمز بسر مي كردند ولي امروزه معمولا از روسري سبز بيشتر استفاده مي شود
17- بَهر پـَ بَهر كَنوكا نَرَسِد
Bahr pa bahr kanowka narased
معني : سهمي به تقسيم كننده نرسيد
مفهوم : كنايه از كمبود چيزي دراثر تقاضا و شلوغي زياد
18- بيا گو ناشيا سَفَر كَن
Bia giw nasia safar kan
معني : بيا با ناشي سفر كن
مفهوم : ناشي كنايه از آدم لجوج و يكدنده است
توضيح: (ناشي) بادي است كه ازطرف شمال شرقي مي وزد ودر زمستان خيلي سرد وخشك ودر تابستان گرم وخشك است كه در زبان محلي براي وزش در زمستان وتابستان نامهاي مخصوصي بكار مي برند در زمستان به آن ناشي يا گوريچ مي گويند ودر تابستان به آن دُرُشك مي گويند
19- بح يارُ مَيارح
Beh yaro mayareh
معني: بي يار و بي ميار است
مفهوم : به شخص لا ابالي مي گويند .
20- بياحِرس بِرَ مُـ گالَگا
Biya hers beramo galaga
معني : بيا حالا خرس و برو توي گالگت( جلدت) .
مفهوم : كنايتاً به كسي مي گويند كه كاري با لا تر از طاقت خود انجام مي دهد
منبع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی
فرهنگ و زبان بلوچی همانند سایر زبان های زنده دنیا دارای ضرب المثل های شیرین و جالب می باشد و کاربرد زیادی در زندگی دارد.و هر یک از ضرب المثل ها داستان و واقعیتی زیبا و جالب را در خود جای داده است .
آقای خدابخش زومکی جاسکی در کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) تعدای بیشمار از ضرب المثل های بلوچی را به ترتیب حروف الفبا جمع آوری کرده است.
به علت استقبال فرهنگ دوستان زبان بلوچی چاپ دوم کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) با طرح جلد جدید و ویرایش جدید بزودی منتشر خواهد شد .
در صورت منتشر شدن چاپ دوم در سایت اعلام می گردد.
... در اینجا تعدادی از ضرب المثل های بلوچی برگرفته از کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی آورده شده است.
1- بز پوپَلَي تُمّا نَزُنت
Boz pöwpalay tomma nazont
معني : بز طعم پوپل( نارگيل) را نمي داند
مفهوم : كسي كه چيزي نداشته قدرش را نمي داند
2- بح سَرح كارُ بح كِرحهح چارحنَگَنت
Beh sareh karo beh kerehheh careh nagant
معني : كارهاي بيهوده و به چرا بردن بدون مزد است
مفهوم : كنايتاً به كسي مي گويند كه كارهايش سر و ته ندارد
3- بح سِلاحا جَنگَ نَبي
Beh selaha janga nabi
معني : بدون سلاح جنگ نمي شود
مفهوم : هر كاري لوازم خاص خودش را مي طلبد
4- بوء فَشِن
Boweh fassen
معني : بويش خوش است
مفهوم : كنايه از آدمي كه وضع ماليش خوب باشد
5- بح گورَي دُكاُنَي نِنْدَگا بو اُن آتارَ نَبي
Beh gowray dokonay nendaga bow on atara nabi
معني :بدون نشستن درمغازه گور بويم پخش نمي شود
مفهوم:تا كارنكنم وضع مالي من خوب نخواهد شد
6- بِح عَيب خدائِن
Beh ayb koda-en
معني : بي عيب خداست
مفهوم : اگر از كسي زياد عيب جويي كنند در جواب عيب جويان بكار مي رود
7- بلوچ پـَ ناموسا كوشا تاوانَ كَنت
Balowc pa namusa kowsa tavana kant
معني:بلوچ براي ناموسش مرگش را پيش مي كشد
مفهوم:بلوچ براي ناموسش حاضر است خودرا به كشتن دهد
8- بَلوچَي سَر بِرَپت كَولِ اَ نَرَپت
Balowcay sar berapt kavle anarapt
معني:سر بلوچ برود قولش نمي رود
مفهوم:بلوچ خودش رابه كشتن مي دهد ولي حاضر نيست بدقولي كند
9- بَلوچَي مََيارا نـَ آفَ بارت نـَ آسَ سوچي
Balowcay mayara na affa bart na assa sowci
معني:امانت وپناه بلوچ را نه آب مي برد نه آتش مي سوزاند
مفهوم:با اين ضرب المثل قصد دارند بگويند بلوچ براي امانت و پناهنده اش جان مي دهد
10- بحل گِرح نَيَي گوشكي كَشح مَبَي
Behl gereh nayay gowski kaseh
معني : نمي تواني انتقامت را بگيري جاسوس مباش(عليه ما اقدامي نكن)
مفهوم : گل نيستي خار نباش
منبع: کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي(بلوچی بتر) نوشته آقای خدابخش زومکی جاسکی