با سلام و احترام
باستحضار میرساند این سایت دیگر بروز رسانی نمیشود و مطالب را از طریق پیج اینستا گرام ما دنبال کنید.
مهمترین موضوعات پیج:
#زندگی نامه شاعران و بزرگان بلوچ
#کلیپ اشعار بلوچی با زیرنویس بلوچی و فارسی
#ضرب المثل های بلوچی
#فرهنگ لغات بلوچی
#آداب و رسوم بلوچی
آدرس پیج اینستاگرام دِرینج:
Drinj.intl
نمونه هایی از باورهای رایج در جاسک-سری1
*اگر مرغ در حال نشته پایش را به هر طرفی دراز کند نشان از آمدن مهمان دارد.
*اگر داماد روز عروسیش بخندد آن سال خشکسالی می شود.
*هر کس ته دیگی داخل دیگ بخورد بچه هایش دختر می شوند.
*شب ها پول نمی دادند چون اعتقاد داشتند رزق از زنگیشان خارج می شود.
*اعتقاد داشتند شب ها هیچ چیز سفید از خانه خارج نکنند.
برگرفته از کتاب فرهنگ مردم جاسک-نوشته خدابخش زومکی جاسکی
شعری در وصف علی جمال یزدانی
منبع:کتاب شف چراغ جلد اول-نوشته خدابخش زومکی جاسکی
علی جمال یزدانی از افراد نامدار و شجاع جاسک- گابریگ بوده اند که در شجره شناسی و شعر مهارت داشته اند و در سال 1374 ( هـ. ش) وفات نموده اند.
می گویند این شعر از شهداد شهدوست کاروانی است. ایشان شاعری پر آوازه با کثرت شعر و از افتخارات بلوچ و ادبیات بلوچی هستند.
بِسمِ الله که نام اللهِن مَنا یادِن مدام
besmellāh ke nāme allāhen manā yāden modām
بسم الله که نام خداوند است را یاد میکنم
----------------------------------------
روچِ پنج وقت دَستَ بَندان من مناجاتَ کَنان
röwče panj waǩta dasta bandān man monājāta kanān
روزی پنج بار دست میبندم و مناجات میکنم
---------------------------------------------
سوره الَحمد و انان سدک پَ آ پاکزادَ کَنان
söwra alhamdo wānān sadk pa ā pākzāda kanān
سوره فاتحه میخوانم و به آن پاکزاد یقین میکنم
---------------------------------------------
برای دیدن ادامه شعر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید:
انواع شعر در مواعد و مواقع مختلف
مردم بلوچ جاسک مانند دیگر اقوام بلوچ برای بیان احساسات در موقعیتهای مختلف در موقع شادی، موقع دلتنگی و اندوه، موقع وداع، در مشاغل برای تشویق و تحریک از شعر بهره میجستند. در کشاورزی (چیدن محصول خرما یا گندم)، در صیادی (به آب انداختن جهاز پارویی، پارو زدن، کشیدن تور از دریا)، در عروسیها و در خوابندن بچه از انواع شعر استفاده می کردند.
در اشعار خودشان از آلاتی مانند «تَنبیَرگ یا تَمبیرَگ- سازی است که دستهای بلند دارد و سه تار یا سه رشته سیم که از ابتدای دسته تا انتهای کاسه وصل میکنند)، « کلم »یا «نی» و « طبل» استفاده میکردند.
اشعار موتک (نوحه)1 möwtk
اشعاری که در رثا و از دست رفتن عزیزی می خوانند، از همین اشعار رایج است. که صرفاً با آهنگی غمناک و با سوز و گداز میخوانند. و در بعضی از اشعار در چند بیت یا مصرع از مرحوم مدح و تعریف می کنند.
زهیری (zăhiri)
زهیر به معنی دلتنگی است. وقتی در محاوره میگویند: مَنا زَهیرِن پَ تَی گِندَگا؛ یعنی من برای دیدنت دلتنگم.
اشعار زهیری هم حکایت از دلتنگی و رهایی از تنهاییها دارند. این اشعار را با لحنی غمناک با کلم (نی) در جشن هفتمین شب تولد نوزاد (شِشَگان) و در شب نشینیهای معمولی میخوانند. در مواقعی هم زهیری را با تَنبیرَگ مینوازند، که معمولاً این اشعار عاشقانه یا حکایت از واقع تاریخی یا حماسی هستند.
تماشا (Tămāšā)
این اشعار کاملاً شاد با ریتمی تند و آهنگی بلند هستند که در عروسیها میخوانند. در این نوع شعر، افراد یک حلقه بزرگ تشکیل میدهند، یک نفر شاعر یا خواننده، دو نفر دهل زن و یک نفر فلوت زن وسط این حلقه هستند که با خواندن شاعر و آهنگ و صدای دهل افراد گروه هر بار به یک طرف خم
میشوند و کف میزنند که به این کف زدن «چاپ گِرَگ یا چاپَی گِرَگ وسَی چاپی و ساز هم » میگویند. در بعضی از مناطق بلوچستان به آن «سهبت»یا «صحبت»
میگویند.
دوتا طبل مورد استفاده در تماشا موسوم به «جُره یا تیپک» است که یک طبل کوچک است و «مُرساد یا طبل» است که طبل بزرگ است و به آن چوبی که به طبل ها می نوازند «مَلوک» میگویند. در این نوع سازها انواع شعر را با آهنگ می خوانند و نیازی نیست یک شعر کامل بخوانند؛ مهم لحن و آواز خواننده است و معمولاً اشعار حماسی یا نعت خوانده می شود.
شعر قیامتی
محتوا و درونمایه این اشعار پند، اندرز، وعظ و ارشاد هستند که از بی وفایی دنیا، عذاب قبر، وصف قیامت، وصف بهشت و وصف پل صراط حکایت میکنند. این اشعار در محافل بصورت گال گًش (شمرده و بدون آهنگ) خوانده میشوند.
لُدّانی (Loddāni)
«لُدَّگ» در لغت یعنی راه رفتن آهسته و همراه با ناز و کرشمه. لُدّانی نوعی آهنگ نرم و آهسته و شمرده خواندن برای آرام کردن نوزاد است. در این آهنگ نوزاد را روی پاها نشانده و آهسته اشعاری میخوانند. در شروع این اشعار میگویند: «لُدانی بَچَک لُدّانی یا لُدانی جَنِک لَدانی» و بچه را به عقب و جلو حرکت می دهند.
هالو( حالو) (hālöw)
هالو اشعاری هستند که زنان به هنگام بردن داماد به خانه عروس و حمام کردن داماد می خوانند. به این اشعار «هالو هَلو» میگویند. این اشعار بوی دلتنگی و وداع می دهند.
زنان این اشعار را بانواختن بر روی نوعی دهل موسوم به «فان یا فانی- در این نوع دهل یک تخته گرد است به صورت لگن و کاسهای بزرگ توخالی با بستن پوست خشک شده گوسفند به دهانه آن- میخواندند؛ و به چوبهایی که می نوازند «مَلیر» میگویند. ملیر از بافتن لیفهای درخت خرما درست میشود.
هالو را با الفاظ و آهنگ «هو هَلو هالو هَلو» شروع می کنند و در بین اشعار این آهنگ را تکرار می کنند. در نوای هالو و بر این وزن هر شعری درست در نمیآید، معمولاً شعر محمد حنفیه را بصورت یک لنگه (با کشیدگی کمتر الفاظ هو هلو هالو) می خوانند؛ ولی شعر «عمان» از شهداد و اشعار دیگر (در ستایش داماد و ابراز آرزوی خوشبختی) را کاملاً درست و با آهنگی کشیده و موزون میخوانند.
هَلّو (حلو) (hăllöw)یا «لیلارَگ»
همان لالایی است که برای خواباندن بچه و نوزاد استفاده میکنند. هر کس با ذوق خود اشعاری که حماسی یا حکایت از کدبانویی، شیرزنی و شجاعت دارند، بر بالینشان می خوانند و آرزوهای دلسوزانه پدرانه و مادرانه به آنها القا میکنند که خود نوعی پیوند عاطفی و احساسی مادر با فرزند دلبندش میباشد. با الفاظ و تکیه کلام «هَلّو هَلَلو هَللویی» یا «لیلو لَیللو لیلویی »شروع می کنند.
منبع: کتاب شف چراغ جلد اول-نوشته خدابخش زومکی جاسکی
رســـومات ازدواج
دارچِـــن (جمع کردن هیزم)
در خانواده عروس برای این رسومات کمتر تدارک دیده می شود و بیشتر در خانواده داماد با هزینه و تلاش بیشتری همراه هستند.در روز دارچِن چند نفر به خواهش خانواده داماد برای روز عروسی هیزم (تنه خشک درخت کهور)جمع می کنند.خانواده داماد هم به پاس این زحمات برای ناهار آن ها یک گوسفند یا بز ذبح کرده و برنج درست می کنند.
منبع:کتاب فرهنگ مردم جاسک-نوشته خدابخش زومکی جاسکی
واحد های رایج در جاسک
گَـــــز
گَز واحد طول است ،معادل نیم متر که برای متر کردن نخ،طناب،طور، پارچه استفاده می کردند.
منبع:کتاب فرهنگ مردم جاسک-نوشته خدابخش زومکی جاسکی
*انواع بادها در جاسک
*بُن گاد
بادهایی هستند که قبل از شروع شدن بارندگی می وزند و معمولاً شدید هستند.و زمانی که باد تمام می شود بارش و بارندگی شروع می شود.
منبع:کتاب فرهنگ مردم جاسک نوشته خدابخش زومکی جاسکی
فرهنگ وجه تسمیه روستاهای جاسک
روستای باغان
در زمان های قدیم در این روستا باغ وجود داشته و کشاورزی از رونق خوبی برخوردار بوده است.به همین دلیل به این روستا باغان می گویند.
منبع:برگرفته از کتاب فرهنگ مردم جاسک نوشته خدابخش زومکی جاسکی
انواع باد ها در جاسک
باد لُوار یا دُرُشک (آتش باد)
این باد در تابستان و بیشتر اواخر فروردین،اردیبهشت ،خرداد،تیر،مرداد،شهریور و اوایل مهر می وزد.بادی خشک و سوزان است که در روستاها همراه با گرد ود خاک است و در سواحل سوزش کمتر و همراه با شرجی بیشتری می وزد.این باد به طور سریع ثمر نخلها را به خرما تبدیل می کند ولی این خرما زیاد مرغوب نخواهد بود.
منبع: کتاب فرهنگ مردم جاسک نوشته خدابخش زومکی جاسکی
فرهنگ وجه تسمیه روستاهای جاسک
روستای نگر
نُگَر یا نوگَر به معنی کوهپایه است.واژه نِگَر با کسر نون در لغت فرهنگ معین به معنی ببین،آگاه باش و نگاه کن آمده است.
البته در گویش بلوچی هم احتمالاتی وجود دارد که به معنی کوهپایه بی ربط نیستند.مثلاً نو (نو-جدید) و گَر (شکاف وسط کوه ها) است. و دلیل اسم نگر وجود نُه گَر در این روستا می باشد.
منبع:برگرفته از کتاب فرهنگ مردم جاسک نوشته خدابخش زومکی جاسکی
انواع بادها در جاسک
باد ناشـــی یا گــــوریــچ
این باد در زمستان ها از سمت شمال و شمال شرقی می وزد و خیلی سرد و خشک است و بادی امید وار کننده است چون اعتقاد بر این است که بعد از این باد،باد هیران(باد باران زا )می وزد.
منبع: کتاب فرهنگ مردم جاسک نوشته خدابخش زومکی جاسکی
نام شعر: جنت(بهشت)-شعر بلوچی همراه با ترجمه فارسی
شاعر: کمال خان
بازنویسی و ترجمه: محمد نوذری
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
-------------------------------------
دُنیا مَکانِ عِبرَتِن اِء زِندِگی بَ نؤبَتِن
این دنیا جای عبرت است/این زندگی و حیات هم به نوبت است
واجَهُن، مَردُم اِدان دَر غُربَتَن هَمُ اَصلی وَطَن مَی جَنَتِن
ای بزرگواران،آدمی اینجا به مثال غریب (مسافر) می باشد/اما وطن اصلی همان بهشت می باشد
آ پُر اَز هَزاران نِعمَتِن نیک بَخت ،هَمؤدان راحَتَن
در بهشت هزاران نعمت وجود دارد/آدم های نیک،در بهشت در آسایشند
دائم فًشی و لِذَتِن واجَه ، جَنَت سَراسَر رَحمَتِن
در بهشت لذت همراه با سلامتی می باشد/ای بزرگواران بهشت سراسر رحمت خدا هست
پَـروردگاری دَعـــوَتِن نورُ سُرورُ فَرحَتِن
ما مهمان خدا هستیم/شادی و خوشحالی زیاد است
آ حؤرانی گَپ و خَلوَتِن شَه جؤ و باغ و تِه جَتِن
آنجا همنشین حوران بهشتی هستی/رودخانه ها و باغ های میوه فراوانی موجود است
قَصر و کَلات و مِلَتِن پاکئن شَراب و شَربَتِن
قصرها و قلعه ها و آدم های زیادی در آنجا هست/شراب و نوشیدنی های پاکی یافت می شود
جانِن،لباس و زینَتِن رَبِّ جَلیل رؤیَتِن
لباس ها و آرایش های شاهانه/دیدار پروردگار بلندمرتبه
هِمَت کَنِت کِ اَنگَتِن اِء بَ کارُ جودُ هِمَتِن
سعی و تلاش کنید که مرگ خیلی نزدیک است/دست یافتن بهشت با کار و تلاش و عبادت است
جَنَت اَگَ بید، قِسمَتِن بَله پَروَردِگاری مِنَتِن
بهشت اگر قسمت ما شود/از فضل پروردگار است
مانجو بَ کارُ خِدمَتَن آ خُدایی حُجَتَن بَله نیکی بَهِشتَی قیمَتَن
مزد به سعی و تلاش بستگی داردآن نشانه های بزرگی خداوند است /که نیکی به قیمت بهشت می باشد
آ کِ نُماز و بُهجَتِن فَرمانبَرِ ماد و پِدِن
آنان که نماز و عبادت می کنند/آنان که از پدر و مادر پیروی می کنند
مَشغولِ فَرض و سُنَتَن خَیراتُ ذِکر و طاعَتَن
همیشه مشغول ادای فرائض و سنت ها هستن/در کارهای خیر و ذکر و اطاعت می باشند.
کار شَرکُنُ نئک نیَتَن اؤدان بَ عِزُ حُرمَتَن
آنانی که به مردم کمک میکنندو پاک نیت هستن/در آنجا با احترام عزت هستن
ایمِنِ چ مَرگَی مِهنَتَن بَ اِسلام و شاهی غَیرَتَن
از سکرات مرگ در امان هستن/در دین اسلام و با غیرت هستن
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
نظرات شما پشتوانه ادامه راه ماست
Copy right 2018-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
|
شماره: 48 |
1001ضرب المثل بلوچی |
|
پِرحني و مَچِني |
تلفظ بلوچی |
||
Perehni o maceni |
تلفظ انگلیسی |
||
بيندازش وبلندش نكن(برش ندار) |
معنی فارسی |
||
|
معادل فارسی |
||
اين اصطلاح را كنايتا براي شخصي بكار مي برند كه لياقت تحويل گرفتن راندارد/ آدم بدرد نخوري باشد |
کاربرد |
||
کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي-نوشته خدابخش زومکی جاسکی |
منبع |
نام شعر: کُلاهی-شعر بلوچی همراه با تلفظ انگلیسی
شاعر: ------ (به ما اطلاع دهید )
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
خُداوَندا بِران شَهرِ کُلاهی کَنان سَیلُ سَلامِ بُ کُلاهی
Khodavanda Beran Share Kolahi *** Kanan Saylo Salame Bo Kolahi
کُلاهی مَردُمان کُل باصَفائنت کُلاهی مَردُ جَن کُل با حَیاحَنت
Kolahi Mardoman Kol Basafa-ant *** Kolahi Mardo Jan Kol Ba Haya-ant
کُلاهی شَهرُ رؤستاءِ شَریکَنت هَمُخ هَمدِلُ هَمراهُ رَفیقَنت
Kolahi Sharo Rusta-e Sharikant***Hamokh Hamdelo Hamraho RafiQant
بَ کارُ زَحمَتا یا راهِ دینا کُلاهی مَردُمان اَستِن تَمَنا
Ba Karo Zahmata Ya Rahe Dina *** Kolahi Mardoman Asten Tamana
اَوانَن دائماً سی جُسم قُرآنا بَ حُکمِ خالِقِ آ مِهرَبانا
Avanan Daeman Si Josm Qorana***Ba Hokme KhaleQe A Mehrabana
کُلاهی مَردُمان کُل هَم زُوانَنت پَ دیدارا فَدَیا چَم بَ راه هَنت
Kolahi Mardoman Kol Ham Zovanant*** Pa Didara Fadia Cham Ba Rah-hant
کُلاهی رَسم بَلؤچی بَرقَرارَنت هَمُخ شیرین زُوانُ مَردِ کارَنت
Kolahi Rasm Baluchi Bar Qararant***Hamokh Shirin Zovano Marde Karant
کُلاهی سَرجَمِ مَردُم بَلؤچَنت جَنئِنانی گُدِش پَشکُ سَریغَنت
Kolahi Sarjame Mardom Baluchant***Jane-nani Godesh Pashko Sarighant
کَنَنت کارُ تَلاشُ ذِکرِ رَبّا اَبَنت یَکدِل پَ وَحدِ جَشنُ بَزما
Kanant Karo Talasho Zekre Rabba***Abant Yakdel Pa Vahde Jashno Bazma
اگَه آتکِت بُ سیاحَت بُ کُلاهی کَنِت سَیلِ بُ دَریاءِ کُلاهی
Aga Atket Bo Siahat Bo kolahi***Kanet Sayle Bo Daryae Kolahi
بِچارِت مَردُمَی کارُ تَلاشا بِزانِت کَسبُ کارَی راهُ چاها
Becharet Mardomay Karo Talasha***Bezant Kasbo Karay Raho Chaha
خُداوَند حِفظ بِکَنت دِهیارُشؤرا کِ هَم شَورَنت پَ اَنجامِ اُمورا
Khodavand Hefz Bekant Dehyaro Shura***Ke Ham Shavrant Pa Anjame Omura
یَکءِ هَم سَرفَرازِن بُ جِهانا کِ اسحاق زِرِهی نامِنی اِء دُر جَوانا
Yake Ham Sarfarazen Bo Jehana*** Ke ShaQ Zerehi Nameni E Dor Javana
Copy right 2016-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست.(نظرات شما پشتوانه ادامه راه ماست)
نام شعر: وصف قاسم گزیچی-شعر بلوچی همراه تلفظ
شاعر: ابراهیم حسن احمد
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
گؤش دارِت اِء شَغرا تَمام وانان مَن چَندتا کَلام
Gush Daret Ea Shaghra Tamam***Vanan Man Chanta Kalam
عَرضَ کَنان مَن تَسلیت شاعِرا گؤ آ دِلبَران
Arza Kanan Man Tasliat *** Shaera Gu A Delbaran
بَ اَهلُ رَفیقانِ جَمیع اَز مَرگِ قاسُم گَزیچی
Ba Ahlo RafiQane Jamie*** Az Marge Qasom Gazichi
خوانَندَهِ گیاوان زَمین رَحمَت خُدایی بئشَ اَبی
Khanandahe Giavan Zamin*** Rahmat Khodaii Beasha Abi
بَچُ بُرادُ هَم دَوار گِرءاَنت تَمامئِن زارِ زار
Bacho Borado Ham Davar*** Gera-ant Tamamean Zare Zar
دُرُستِ حَزینُ غُصَه وار سیهَ پُچ بیدَنت مادُ گُفار
Doroste Hazino GHosa Var*** Siah Poch Bidant Mado Gofar
ما اَگَه جاهِ نِشتَغِن دایِم بَ یادِ اِء کَفِن
Ma Agah Jahe Neshtaghean***Dayem Ba Yade E Kafen
وَقتِ کِ عُمرِت بی خَلاص مَرگِت کِ فُرصَتَ نَداد
VaQte Ke Omret Bi Khalas ***Marget Ke Forsata Nadad
یَک چیزءِت اَکَن سَبَب بِئشَک ، اَتَئی کاران خُدا
Yak Chizeat Akan Sabab***Bea-shak ‘ Atai Karan Khoda
زؤجُ شِتابُ باسَموت نا گَه اَکَیت مَلکَمؤت
Zujo Shetabo Basamut*** Na Gah Akayt Malkamut
رؤحَت اَگی اَ قالِبا بِ اَمرِ حَیِ لایَموت
Ruhat Agi A Qaleba*** Be Amre Haye Layamut
یا رَب بَ حُرمَتِ آن اَمین مُحَمَّد خَتمِ المُرسَلین
Ya Rab Ba Hormate An Amin***Mohammad Khatme Elmorsalin
ناجی کُلِل مُسلِمین جاهَی کَن فِردؤسِ بَرین
Naji Kolel Moslemin***Jahay Kan Ferduse Barin
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
|
شماره: 47 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
پَـ راهِح بِرَ كه راهِت بي |
تلفظ بلوچی | ||
Pa raheh bera ke rahet bi |
تلفظ انگلیسی | ||
به راهي برو كه راه داشته باشي |
معنی فارسی | ||
|
معادل فارسی | ||
كاري بكن كه با مشكلي برخورد نكني |
کاربرد/مفهوم | ||
کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي-نوشته خدابخش زومکی جاسکی |
منبع |
آداب و رسوم قوم بلوچ - پَتَّــر:
شعر: شماره1- شعر بلوچی همراه با تلفظ
شاعر: دادشــاه
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
بِه نامِ خُدا کِه شاهِن شاهانی کَریمدادِن مَنی بُرادِن مَنگِهانی
Be Name Khoda Ke Shahen Shahani*** Karimdaden Mani Boradn Mangehani
کِ نِگر مُلکِن حاکِمانی سَروَرِن مُلکُ دِهانی
Ke Negar Molken Hakemani *** Sarvaren Molko Dehani
دیوان فَشَدَنت آ شَفانی کِ گَپُ کَلاغُ پئش کَندَغانی
Divan Fashadant a Shafani *** Ke Gapo Kalagho Peash Kandaghani
اِء دو گالَنت گَشتَغَنت فِلانی کِ شاعِرَی ناما آخِرِ شَغرا گِرانی
E Do Galant Gashtaghant Felani *** Ke Shaeray Nama Akhere Shaghra Gerani
کِ نِگر بیدَغ آ زَمان مُلک حاکِمانی پؤشاکِش بیدَغَنت لانکیُ پَتانی
Ke Negar Bidagh a Zaman Molk Hakemani***Pushakesh Bidaghant Lankio Patani
فَراکِش بیدَغَنت کُمُچُ شیر اُشتُرانی پاتِ نُ ،پاچِنی ذئبِش کَبابانی
Farkesh Bidaghant Komocho Shir Oshtorani***Pato No Pacheni Zeabesh Kababani
رَفتَن آ مَردُم ، دیوان آ شَفانی آ کَرگینی لؤغُ لانکی پَتانی
Raftan a Mardom ‘ Divan a Shafani*** A Kargini Lugho Lanki Patani
مَرؤچ آتکَغ جَدیدِئن رَسمُ مُد کافَرانی کَنَنت کؤتُ کُرُواتُ تیپتَنگِ آلمانی
Maruch Atkagh Jadidean Rasmo Mod Kafarani*** Kanant Kuto Korovato Tiptange Almani
اِء چِ رَسمِ کَپتَغ بُ مُلکان کِ شَیطانی اَکَنَنت بُروانان
E Che Rasme Kaptagh Bo Molkan *** Ke Shaytani Akanant Borvanan
فَدی پِنچان سُهر اَکَنَنت گؤ رَنگِ ناخانان اؤ جَنِکان دُنیا دو رؤچِن،پَچا چؤشَ کَنِت
Fadi Penchan Sohra Kanant Gu Range Nakhanan***Ou Janekan Donya Do Ruchen ‘ Pacha Chusha Kanet
فَدی دئما گؤ کِریما غَریب آبادیا پُرَ کَنِت دَستَ حِنّی اُن،سَرا زَر رَنگَ کَنِت
Fadi Deama Gu Kerima Gharib Abadia Pora Kanet*** Dasta Henni-on ‘Sara Zar Ranga Kanet
کیزُکی کاوشُ ،لَندَنی پَشکَ کَنِت پَ هَر شَهرُ مِئدَغانی سیرَ رَوِت
Kizoki Kavsh ‘ Landani Pashka Kanet*** Pa Har Shahro Meadaghani Sira Ravet
دوربینانی دئما گؤ هَر اَجنبی مَردانی گَرا چَمِت گُدا رَندا پَ فَدی سَرا جَنِت
Dourbinani Deama Gu Har Ajnabi Mardani Gara Chamet***Goda Randa Pa Fadi Sara Janet
کِ بئچارَه مَی فِلمان پاک کَنِت بَلِه گُدا دَردَ نَوارت رَندَی بَش بَشُ اُهکار
Ke Beachara May Felman Pak Kanet ***Bale Goda Darda Navart Randay Bash Basho Ohkar
کِه اؤ گُهکاران ،تا قیامَتَ اَبَی رُسوا بَلِه بَسِن اؤ دادشاه ،گالان گئش مَکَن تَ بَ گِهار
Ke Ou Gohkaran ‘ Ta Qiamata Abay Rosva ***Bale Basen Ou Dadahah’Galan Geash Makan Ta Ba Gehar
کِ هَر کَسَی کارا دِخالَت عَیبِن بِسیار بَلِه مَرؤچ چُکان زُرتَغ مَرؤچیانی جَنِکانی رَهدار
Ke Har Kasay Kara Dekhalat Ayben Besyar***Bale Maruch Chokan Zortagh Maruchiani Janekani Rahdar
کِ بَ بَندیخ فَدی دئما صافَ کَنَنت دَستکِشِ اَ دَستان تا پادان جؤرابَ کَنَنت
Ke Ba Bandikh Fadi Deama Safa Kant ***Dastkesh a Dastan Ta Padan Juraba Kant
چؤ کِ جَنِکانی رَوا راهَ رَوَنت گَشَی را هَمُ اَنت کِ اَبُرزا کَپتَغَنت
Chu Ke Janekani Rava Raha Ravant***Gashay Ra Hamo Ant Ke Aborza Kaptaghant
تا قیامَتَی رؤچا زِندَغَنت نَزانت کِ رؤچِ بُ اَلحَدَی لافَی اِئرَ دَنت
Ta Qiamatay Rucha Zendaghant ***Nazant Ke Ruche Bo Alhaday Lafay Eara Dant
اؤ مَنان دادشاه ،کِ مَنی گالان گؤش کَنِت مَنی شُمارَه آ ،هَم یادداشت کَنِت
Ou Manan Dadshah ‘ Ke Mani Galan Gush Kanet *** Mani Shomara ‘ Yaddasht Kanet
نُهصَد و سی،نُهصَد و پَنجاه و شَش هَفتاد و چارِن ،آخَرا نَوَد و شَش
Nohsad o si ‘ Nohsad o Panjah o Shash ***Haftad o Charn ‘ Akhara Navad o Shash
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
آداب و رسوم قوم بلوچ - دیوان:
|
شماره46 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
دَست اَگَه چَرپِن فَدی سَرَی بُمُش |
تلفظ بلوچی | ||
Dast Aga Charpen Fadi Saray Bomosh |
تلفظ انگلیسی | ||
دستت اگر چرب است آن را به سر خودت بمال |
معنی فارسی | ||
دستت چرب است بمال به سر خودت |
معادل فارسی | ||
من یا او محتاج دستگیری و اعانت تو نیستیم و تو خود به یاری دیگران محتاج تری |
کاربرد | ||
برگرفته از کتاب 205ضرب المثل بلوچی گویش جاسک-نوشته مریم داوری و دکتر موسی محمودزهی |
منبع |
بلوچ و بلوچستان دریک نگاه: جاسک نگـــر
بلوچستان با قدمت پنج هزار سال دارای اداب و رسوم خاصی هست . همه اقوام اریایی دارای رسم و رسومات خاصی هستند بنا بر روایاتی بلوچ ها پیش از اسلام پیرو مذهب زرتشت بودند ، ولی از سال 24 هـ.ق که در زمان ظهور اسلام و حمله اعراب به دین اسلام گرویدند.، مردم بلوچستان به دین اسلام گرویده اند. در مورد پراکندگی سکونت بلوچ ها باید گفت بلوچستان به طور کلی بین ایران ، پاکستان و افغانستان تقسیم شده است
مکــــا
در کتیبه های داریوش هخامنشی مکا قومی غیر پارس بودند و چهاردهمین ساتراپی هخامنشی به شمار می امدند. مکاها یا همان بلوچها در مکانی به اسم مکران که همان بلوچستان هست می زیستند. مادها و مکاهاوسکاهاو... اقوام غیر پارس اما اریایی بودند .
واژه بلوچ و معنای ان از دیدگاه مورخان
بیشترینة باشندگان بلوچستان بلوچ ها هستند. هرتسفلد نام بلوچ را برگرفته از رویة مادی واژة « برازاـ واچیا » BRAZA- VACHIYA ( فریاد بلند) که در زبان پارسی باستان نیز بدین گونه است، می داند و مُکلِر آن را برگرفته از واژة گدروسیا GEDROSIA در زبان یونانی کهن بلیو نام بلوچ را برگرفته از واژة « بالااِچا »BALAECH A دانسته و گیلبرتسن آن را برآمده از واژة سانسکریت « مالِچا » MALECHA به معنی دون دین می داند جعفری واژة بلوچ را برآمده از به هم پیوستن دو واژة « پّهل » ( پهلوان ) فارسی و « اوچ » ( بلند ) سنسکریت به معنی پهلوان بُرز و بلند بالا دانسته و نوشته که جت ها که در زمان ساسانیان به بلوچستان آمدند و باشندة این دیار شدند آن گاه که تازه از راه رسیدگانی بلند بالاتر از خود را دیدند آنان را بلوچ نامیدند راولینسن نام بلوچ را دگرگون گشتة نام بلوص شاه بابل دانسته و سایکس می نویسد که این گروه چون در سرزمین کوسان در خاور کرمان می زیستند کوسی و کوشی نامیده شدند و کوش و بلوص پس تر به گونة کوچ و بلوچ در آمد. در برهان قاطع بلوچ « تاج خروس » دانسته شده و اعتمادالسلطنه در مراه البلدان نوشته که چون مردم بلوچ لخت به دنیا آمدند و توان پوشاندن خود را نداشتند به بّلُخت شهره شدند و بّلُخت پس تر به رویة بلوچ در آمد. از آن چه که آمد در می یابیم که بلوچ ها باشندگان بلوچستان امروز نبوده اند و به گمان پیرامون سال های پسین دوران فرمانروایی ساسانیان و سده های آغازین اسلامی پا بر این دیار نهاده اند. از آن روست که باید ریشة نژادی آنان را جُست و سرزمینی را که آنان از آن به راه افتاده و به سرزمین امروزی خود آمده اند یافت.
بلوچ ها کیستند؟
مردمشناسان از نگاه اندام، اندازة جمجمه، گونه و رنگ چشم و مو آنان را هندوایرانی می دانند. ایوانف ریشه و تبار بلوچ ها را ایرانی می داند اما نه به گونة ایرانی های خاوری و کُردها و کرزن بر پایة برآیند پژوهش زبانشناسان زبان بلوچ ها را از شاخة ایرانی زبان های هندواروپایی دانسته است. زبان بلوچی از گروه زبان های ایرانی باختری است و با زبان ایرانی میانه و پارتی خویشاوند است. خویشاوندی بلوچی با زبان های شمال باختری ایران می تواند راهی برای یافتن خاستگاه آنان باشد.
گیلان خواستگاه کوچ و بلوچ
بلوچ ها و کوچ ها چگونه در کوهستان های کرمان پدیدار شدند؟ در فتوح البلدان بلاذری و تاریخ طبری که در سده های دوم و سوم نگاشته شده اند به هنگام نگاشتن رویدادهای کرمان یادی از کوچ و بلوچ ها نمی رود. پس بی گمان آنان در آن زمان در کرمان نمی زیسته اند. کجا بوده اند؟ برخی در این تلاشند که آنان را باشندة شمال خاوری ایران در مرز شمالی خراسان بدانند و می گویند که آنان در برابر تازش هیاطله از سرزمین و زیستگاه خود گریخته و رو به جنوب نهاده اند و با تازش مغولان و تیمور به بلوچستان امروز آمده اند، که نمی تواند راستینه ای در تاریخ باشد. بی گمان راه کوچ آنان از شمال باختری ایران به جنوب خاوری بوده است. تاریخنگار بلوچ جعفری می نویسد که بلوچ ها از دو راه راهی جنوب خاوری شده اند یکی راهی که از حلب در سوریه می آمد و دیگر راهی از کوهستان البرز. سخن من بر سر راه دوم است. پژوهشگران بسیاری بلوچ را از باشندگان سرزمینی در جنوب باختری دریای خزر دانسته اند. دیمتری الکساندروف تاریخنگار روس می نویسد کوچ ها در دو سوی سپیدرود در گیلان می زیستند و بلوچ در کوهستان و درکنارشان میان بلندی های البرز باختری و بلندی های جنوبی کوه های تالش. تاریخنگار آذربایجانی مدداف نوشته است تالش ها در جنوب سرزمینشان همسایگانی داشتند که بعدها نام بلوچ بر خود گرفتند وی به گونه ای بر آن است که بگوید بلوچ ها نیز شاخه ای از کادوس ها، باشندگان کوه های گیلان در دوسوی سپیدرود و کوه های تالش که گالش ها و تالش های امروز بازماندگان آنانند، بوده اند. هنوز در میان تالش ها ضرب المثلی هست که می گوید « بلوچ مرز نمی شناسد» و شاید این از آن رو باشد که به گاه همسایگیشان بارها مورد تازش بلوچ ها بوده اند. ضرب المثل دیگری میان تالش هاست بدین گونه که « آرام آواز نخوان بلوچی بخوان » یعنی بلوچ با آوای بلند آواز می خواند. هیچ نشانی بر زیستن بلوچ ها در هزار سال پسین در کوهستان های باختر سپیدرود در مرز میان استان های گیلان و زنجان و آذربایجان خاوری نیست و بی گمان این ضرب المثل ها نشانی بر همسایگی آنان در روزگاران بسیار دور دارد. اگر کوچ را بدانگونه که امروز در گیلکی کوچک معنی دارد کوچک بپنداریم در برابر آن بلوچ در زبان مردم کوه نشین گیلان معنی تنومندی دارد مانند « بلوچه گو » که به معنی گاو تنومند است و براین پایه می توان پنداشت که بلوچ های باشندة آن زمان گیلان تنمومند بوده اند و کوچ ریز اندام. ضرب المثلی در گیلکی هست بدین گونه که « بلوچ دونه او جور جورون چه خبره » یعنی بلوچ می داند که آن بالا بالاها چه خبر است که نشان بر بلندی اندام یا برکوه نشینی بلوچ دارد و ضرب المثل « بلوچی سپر نِخّی » یعنی لوچ سپر نمی خواهد که شاید نشان بر پردلی بلوچ در جنگ داشته باشد هنوز در میان بلوچ ها برای نام بردن از گروه های گوناگون مردم پسوند « زای » به کار می رود که همسان واژة « زّی » گیلکی به معنی فرزند و زاده است و زای بلوچی نیز همین معنی را دارد.
نام شعر: در سفر به جنوب عمان صلاله-شعر بلوچی همراه تلفظ
شاعر: شهمراد کلیر
گردآورنده: محمد بهروجه
بازنویسی: محمد نوذری
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
دِلان چَ آ پئشیئِن فِکرُ حَیالَه پَ مِثلِ کؤدَکُ طِفلِ سِه سالَه
Delan Cha A Peashiean Fekro Hayala *** Pa Mesle Kudak Tefle Se Sala
کَسِ کِ عاشِقَ دُنبالِ یارَ بَ تِلِفُنِ بِداد خَطُ رِسالَه
Kase Ke AsheQa Donbale Yara *** Ba Telefone Bedad Khato Resala
بِرِن سَیلی بَ دَرباتُ صَلالَه عَمانی شَر کُدَغ صاحِب جَلالَه
Beren Sayli Ba Darbato Salala *** Amani Shar Kodagh Saheb Jalala
بَ مِثلِ سَرحَدُ تِهران شُمالَه خُدایی قُدرَتان نؤدان قَهارَه
Ba Mesle Sarhado Tehran Shomala*** Khodai Qodratan Nudan Qahara
گَزَنت جَهلَنت بَله تَرَنت نَگارَنت بُلَند کَندَغُ کؤهِش حَصارَنت
Gazant Jahlant Bale Tarant Negarant *** Boland Kandagho Kuhesh Hasarant
تَمام اِء شِرکَتانی کارُ بارَن اِء جِبالانی سَرَی شارَع بُ کارَن
Tamame Sherkatani Karo Baran *** E Jebalani Saray Shara Bo Karan
خَریفَی مُدَتا مؤتَر قَطارَن خَلیجُ اَجنَبی هؤر و حَوارَن
Kharifay Modata Mutar Qataran *** Khalijo Ajnabi Hur o Havaran
جَنِک دُردانَغی پُشتا سُوارَن گؤ سَعودی بُرکَه اُن چَمِش خُمارَن
Janek Dordanaghy Poshta Sovaran *** Gu Saudi Borka-on Chamsh Khomaran
عَجَب رَنگین خَیلِ جِلوَه دارَن زَبانا بُلبُلَن ،بَ مِثلِ حارَن
Ajab Rangin Khayle Jelva Daran *** Zabana Bolbolan ‘ Ba Mesle Haran
شَفا مُ تَرَغَنت ، پیرَی مَیارَن اَرَنت جَمازَغَی گَمسُ مُهارَن
Shafa Mo Taraghant ‘ Piray Mayaran *** Arant Jamazaghay Gamso Moharan
اَباعی نَقشِ سَرهَنگی سِتارَن گَشَی را یَک پِدُ مادا گُفارَن
Abai NaQshe Sarhangi Setaran *** Gashay Ra Yak Pedo Mada Gofaran
سَریغَی قیمَتِش ،گِئشَ هَزارَن دُرُست بَ زینَتا مَردُم بِچارَن
Sarighay Qimatsh ‘ Geasha Hazaran *** Dorost Ba Zinata Mardom Becharan
کَسان زادِ تِلَّه گِرانی مَیارَن گَشَی را سئنَغِش زَردِئن حَیارَن
Kasan Zade Tella Gerani Mayaran *** Gashay Ra Seanaghesh Zardean Hayaran
هَمِه شِن دَر حَیاتِ فَد بُ کارَنت بَسِ جِبالی اَهلِ ظُفارَنت
Hame Shn Dar Hayate Fad Bo Karant *** Base Jebali Ahle Zofarant
مُحَبَتَ کَنَنت، شیرین زَبانَنت سَفئدُ فَرَمَنت چؤ زَعفَرانَنت
Mohabata Kanant ‘ Shirin Zabanant *** Safeado Faraamant Chu Zafaranant
بُلَند بالا بَ مِثلِ حَیزَرارَنت اَبا پُشتا چئرا پا تِلانَنت
Boland Bala Ba Mesle Hayzaranant *** Aba Poshta Chera Pa Talanant
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
آداب و رسوم قوم بلوچ - قسم جن طلاق (زن طلاق):
|
شماره: 45 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
پَ رَمُ جَم نَین |
تلفظ بلوچی | ||
Pa Ramo Jam Nayn |
تلفظ انگلیسی | ||
رم و جم نيست |
معنی فارسی | ||
|
معادل فارسی | ||
بي رم و جم كنايه از شخص نامنظم است/همچنين به شخص ديوانه هم بكار مي برند |
کاربرد | ||
کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي-نوشته خدابخش زومکی جاسکی |
منبع |
افتخارات بلوچ ها در یک نگاه جاسک نگـــر
كوروش كبیر، بنیانگذار امپراطوری هخامنشی در ایران آن ها را تشویق كرد تا در ایالات شمالی ایران در نواحی همجوار دریای سیاه یعنی در كردستان ، ارمنستان و گیلان ساكن شوند، بلوچ ها مدت یك هزار سال در این مناطق كوهستانی اقامت داشتند ، دست به سلاح بردند و به عنوان نخبگان سپاه امپراطوری های هخامنشی و ساسانی خدمت كردند. به نوشته محمد سردار خان در عهد هخامنشیان ، كیانیان و ساسانیان، بلوچ ها ستون فقرات نیروهای نظامی پادشاهان باستانی ایران بودند. در اواخر عهد ساسانی و مقارن ظهور اسلام ، بلوچ ها از شمال و شمال غرب به جنوب ایران در كرمان مهاجرت كردند و تا حمله مغول در آنجا اقامت داشتند و پس از آن باردیگر به جانب شرق هجرت كرده و در مناطق كنونی ساكن شدند. قدیمی ترین منبعی كه در آن واژه بلوچ اشاره شده ، شاهنامه فردوسی اثر حماسی ـ ملی ایران است كه در قرن دهم میلادی ـ چهارم هجری ـ به نظم درآمد . فردوسی جنگجویان بلوچ را به شجاعت و مردانگی ستوده است.
بازپس گیری خلیج فارس از پرتغالی ها و قلعه پرتغالی ها:
وقتی همٌل سردار نامدار بلوچ پس از نبردهای ساحلی بسیار با متجاوزان به خلیج فارس به دریا می زند، دیگر در تاریخ خبری از او نیست، باقی صفحات تاریخ حدس و گمان است درسردار بلوچ در برابر فرمانده پرتغالی قرار می گیرد و به خواست او مبنی بر انتخاب یكی از زیبارویان پرتغالی تن در نمی دهد. فرمانده پرتغالی به همل می گوید قایق كوچكت را رها كن و به كشتی بزرگ ما در،آ اینجا بساط عیش و عشرت برپاست. از میان زیبارویان ما یكی را برگزین تا ما نسلی از تو داشته باشیم اما پاسخ همل نه است، نه یی هم به خاطر تفاوت دین و آیین و هم به خاطر وطن. او می گوید من زنان سیاه چشم وطنم را بیشتر دوست دارم.
این گوشه یی از حكایتی است كه چندی پیش در یكی از برنامه های فرهنگی از یكی از چهره های برجسته هنری شنیدم و ترجمه اش را پرسیدم و بعد به یاد آوردم كه امسال پانصدمین سال اشغال خلیج فارس است و این ترانه غمگین به بخشی از این موضوع می پردازد و از اتفاقی در پنج قرن پیش سخن می گوید: رویدادی كه سینه به سینه در هنر مردم بلوچ حفظ شده است و اینك به ما رسیده است تا بار دیگر به یادمان بیاورد كه برای حفظ این سرزمین مردمانش چه رنج ها برده اند .و بلوچها توانستند دریای شرق ایران را پس گرفته و قلعه پرتغالی هاكه به یادگاری باقی مانده است.
نام شعر: وصف گیاوان زمین-شعر بلوچی همراه با تلفظ انگلیسی
شاعر: عبدالرحمان ابراهیمی
بازنویسی،تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
مَکران فَشِن بؤ بَهارانی مُلکُ رِندان و سَرداران بَلؤچانی
Makran Fashen Bu Baharani ***Molko Rendan o Sardaran Baluchani
اَی کَدخُدا حاکِم مُلک مُریدانی سَک مَنا فَشبَنت رَسم بَلؤچانی
Ay Kadkhoda Hakem Molk Moridani*** Sak Mana Fashbant Rasm Baluchani
اَی مَنی قؤم بَرجَد دَگارانی گَشتَغان شَغرءِ بِل بَ دِلَ مانی
Ay Mani Qum BarJad Dagarani *** Gashtaghan Shaghre Bel Ba Dela Mani
پَگاهی رؤچِن نؤ صَباحانی دِل مَنی اؤمان کَن حَیالانی
Pagahi Ruchen Nu Sabahani *** Del Mani Uman Kan Hayalani
دَریا مَنا فَشبَنت زَوارانی هیزَکُ دؤغ ،گؤشد کَبابانی
Darya Mana Fashbant Zavarani *** Hizako Dugh Tgushd Kababani
اِء وَرَغ فَشَن بَس گیاوانی تِریتُ کُمُچ ،شیر داچیانی
Ea Vargh Fashan Bas Giavani *** Terito Komoch ‘ Shir Dachiani
تَحتُ تَکّی و مَحفَل کُماشانی لِئحُ تاسی و مَنقَل زُغالانی
Tahto Takki o Mahfal Komashani *** Leaho Tasi o MaQal ZoGhalani
فَشِن ها رؤچ کِ صافِن دِل،یا رَبی تَنگُوئِن بَچ اَز مَکَّهِ مادانَ اَبی
Fashen Ha Ruch Ke Safen Del ‘ Ya Rabi *** Tangovean Bach Az Makkahe Madan Abi
شَفَی پاسئِن و ذِکر و تَسبیح خُدایی کُ اَنت آ رَسم بَلؤچی نُکوایی
Safay Pasean o Zeker o Tasbih Khodai *** Ko Ant A Rasm Baluchi Nokuaii
سُواسی شَر اَکَنت راهَ اَگؤلی گَراشی آفَ کَنت ،آفَ نؤشی
Sovasi Shar Akant Raha Aguli *** Garashi Af Akant ‘Afa Nushi
عَجَب رَسمِ خُبِ کَپتَغ دَگارا کِ تَرا نَسلَ نُچی کؤ گؤهَرا نَدارا
Ajab Khobe Kaptagh Dagara *** Ke Tara Nasla Nochi Ku Guhara Nadara
اَی بَلؤچِ نامدار،وَصفِ جامَک دَگارا بَلؤچی کَس نَچاری تَئی حُسن و جَمالا
Ay Baluche Namdar ‘ Vasfe Jamak Dagara *** Baluchi Kas Nachari Taeai Hosn o Jamala
بِکَش دَستا فَدی قِبلَه نَمازا کِه تَئی دُنیا وَفاءِ نء پَ چَتُ پَیاما
Bekash Dasta Fadi Qebla Namaza *** Ke Taeai Donya Vafae Na Chato Payama
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
|
شماره44 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
دَریا بَ کُچِکَی دَفا سَغَن اَنَبی |
تلفظ بلوچی | ||
Darya Ba Kochekay Dafa Saghan Anabi |
تلفظ انگلیسی | ||
دریا با آب دهان سگ ناپاک نمی شود. |
معنی فارسی | ||
دریا با دهان سگ نجس کی گردد. |
معادل فارسی | ||
در برخورد با آدم وراج و بدگو بکار برده می شود. |
کاربرد | ||
برگرفته از کتاب 205ضرب المثل بلوچی گویش جاسک-نوشته مریم داوری و دکتر موسی محمودزهی |
منبع |
آداب و رسوم قوم بلوچ - بئر (انتقام):
نام شعر: شماره10 -شعر بلوچی همراه تلفظ
شاعر: شهمراد کلیر
گردآورنده: محمد بهروجه
بازنویسی: محمد نوذری
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
سَر نَصیبِن گؤ مَنِن کارِء قِسمَتی بیائِت اؤ بِراسان مَن نَیان فَرضُ سُنَتی
Sar Nasiben Gu Manen Kare Qesmati *** Biaeat U Berasan Man Nayan Farzo Sonati
دؤستان فَرَنگی رَپتَغ،مَن بیدان عِزَتی بَر تَئی اَندؤهان جَنِک ،بیدان تُهمَتی
Dustan Farangi Raptagh Man Bidan Ezati *** Bar Taeai Anduhan Janek ‘ Bidan Tohmati
راحَتِ جانان دَر عَذابِن شِدَّتی نَی تِلِفانِ ،نَی خَطِ اَشَشتَی کاغَذی
Rahate Janan Dar Azaben Sheddati *** Nay Telefane ‘ Nay Khate Ashashti Kaghazi
فُرصَتا شَر کَن ،مُدَّتِ گَندِن ساعَتِ بیا سَلامان کَن مَیل بِران جاهِ مِنَتی
Forsata Shar Kan ‘ Moddate Ganden Sa-ate *** Bia salaman Kan ‘ Mayl Beran Jahe Menati
نَی مَنا نادانِ بِجَن گَپِ کُنَتی گؤ تَ آن اَستِن پِنهان گَپِ خَلوَتی
Nay Mana Nadane Bejan Gape Konati *** Gu Ta An Asten Pnhan Gape Khalvati
مَن تَرا لؤتان یَک شَفِ گؤ فَد داوَتی اَ تَئی حُبا نِئست مَنی چمان راحَتی
Man Tara Lutan Yak Shafe Gu Fad Davati *** A Taeai Hoba Neast Mani Chaman Rahati
رؤچ اَگِرئان شَفا نَیان گَپُ سیاسَتی مُ مَجلِسان دیوان نَیَن بُزُرگُ قیمَتی
Ruch Agerea-an Shafa Nayan Gapo Siasati *** Mo Majlesan Divan Nayan Bozorgo Qimati
تَئی شُدَغی وَحدا حُکمان،مُ دَستَ دؤلَتی عاشِقی مَردا مُ سَرا تاجِ صؤلَتی
Taei Shodaghi Vahda Hokman ‘ Mo Dasta Dulati *** AsheQi Marda Mo Sara Taje Sulati
فِکرِ نِئستِن کِ دئِم تِرِن ،رؤچ قیامَتی گؤل اَدا اِنسانا هَمُ شَیطانِ نالَتی
Fekre Nesten Ke Deam Teren ‘ Ruch Qiamati *** Gul Ada Ensana Hamo Shaytane Nalati
رَب مَنا بَخشی ،نَی حِسابان کَن سَیئَتی شاعِرا بَخشا کَن خُدا ،هؤرِ جَنَتی
Rab Mana Bakhshi ‘ Nay Hesaban Kan Sayati *** Shera Bakhsha Kan Khoda ‘ Hure Janati
کاری اَ قَبرَی یَک بِشارَتِ رَحمَتی شاعِر شَهمیرِن ،جَدان جَنگانِن شُهرَتی
Kari AQabray Yak Besharate Rahmati *** Shaer SHahmiren ‘ Hanganen Shohrati
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
آواها و نغمه ها در فرهنگ و ادب بلوچ- قسمت سوم
نویسنده،تهیه و منبع : سایت جاسک نگر (نیما نعیمی)
بلوچ همواره در بندِ جور و ستم طبیعت نامهربان و سنت های انعطاف ناپذیر و سرنوشتی مبهم به زندگی اش ادامه داده است.طبیعت ناسازگار برای او ارمغانی به جُزء طوفان های مهیب،شن بادهای زرد تلخ و خشکسالی های پی در پی نداشت و بلوچ همواره نبردی سخت و هر روزه را برای معاشی ناچیز ادامه داده است.
در زندگی بلوچ همزمان گونه ای دیگر از پیکار وجود دارد که بر فراز زندگی اش همچون سایه ایی سنگین و ناشناخته حضوری همیشگی و ناگزیر دارد .مجموعه ای از ارواح آزار گر و موجوداتی نامرعی و مبهم که با قدر ت و توانایی های فرا بشری که سبب ساز بیماری های مرموز و ناشناخته می گردد.در فرهنگ بلوچ مُسَبَبِ این بیماری ها بادها ،زارها ،جن ها و دیوها هستند.و هر کدام ویژگی هایی خاص دارند. شناسایی و معالجه هر یک از این بیماری ها و یافتن معالجه ی متناسب با آن بر عهده زنان و مردانی است که مامای زار یا بابای زار معروف هستند.مداوای بیمار مبتلا به عارضه باد گرفتگی یا زار زَدِگی تنها از طریق برپا کردن مراسم ((زار)) امکان پذیر است.و اداره کردن این مراسم به عهده زاربابا یا زارماما است.در این مراسم اوّل قرآن و اوراد مذهبی می خوانند و معجونی خوشبو می سوزانند.و بعد خلیفه یا زاربابا با بیمار صحبت می کند و احوال او را می پرسد.نقش موسیقی در مداوای بیمار در مراسم زار بیمار،بسیار مهم و کلیدی است.نوع و کیفیت موسیقی چگونگی طول و زمان اجرا و محتوای اشعار به وسیله ی زاربابا یا خلیفه که اغلب نوازنده یا خواننده اصلی گروه است تعیین می شود.هیجان بیش از حد حاصل از حضور در این مراسم ،تدریجاً بیمار را به انجام حرکات خارقالعاده ایی وا می دارد ،تا جایی که دیگر خودر را از هر قید و بندی رها شده،یافته و با فراموشی کامل دردهای جسمی و روحی، خود را نیز در فضای روحانی مجلس از یاد می برد.
امروزه دیگر نقش باد و زار و جن و پری در ایجاد بیماری ها کمرنگ و خرافاتی به نظر می آید.اما علم روانشناسی و روانکاوی،موسیقی را بیش از پیش در تسکین و معالجه بیماری ها مؤثر می داند.
دریای عمان ،بلوچستان را به کشورهای حوزه خلیج فارس مرتبط می کند.در موسیقی بلوچی ترانه های بسیاری را می توان یافت که به ستایش نعمت ها و خوبی هایی که این دریا به ساکنانش اهدا کرده می پردازد.اما در کنار آن نغمه های غم انگیز فراوانی نیز وجود دارد که در سوگ عزیزانی سروده شده که برای کسب روزی حلال به امواج دریا پناه برده و هرگز بازنگشته اند.
نزاح تاریخی و بی حاصل چاکر و گهرام دو تن از جوانترین و قدرتمندترین رهبران قبیله ای بلوچستان ،خلق یکی از مهم ترین داستان های حماسی بلوچ ها را در پی داشته است. از لالایی های لطیف برای کودکان تا نغمه های حزن آور زهیری برای دلتنگی ها و رنج هایشان،زنان بلوچ تنها در حریم امن خانه هایشان می خوانند تا هیچ نامحرمی صدایشان را نشنوند.
در پایان به نظر می رسد نوای شادی آفرین موسیقی بلوچی به سمت فراموشی سوق داده می شود.
Copy right 2015-Jask negar.NMZGroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
|
شماره: 43 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
پُرِ مُ فَدي دئما مُشتَ |
تلفظ بلوچی | ||
Pore Mo Fadi Deama Moshta |
تلفظ انگلیسی | ||
خاکستر به صورتش مالیده است. |
معنی فارسی | ||
|
معادل فارسی | ||
مفهوم: خودش را رسوا کرده است. |
کاربرد | ||
کتاب فرهنگ جامع اصطلاحات وضرب المثلهاي بلوچي-نوشته خدابخش زومکی جاسکی |
منبع |
آداب و رسوم قوم بلوچ - کمک به امور دینی:
نام شعر: کَفؤت- شعر بلوچی همراه با تلفظ انگلیسی
شاعر: شهداد شه دوست
بازنویسی: محمد نوذری
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
تیتَنَلّی ،تیتَنَلّی تیتَنَلی مُرگ رُمبُغِ
Titanalli ‘ Titanalli *** Titanalli Morg Romboghe
سُهر چَمُ سَهمی بُنزُرِ چِئغ اَ پلاران اَچِنَی
Sohr Chamo Sahmi Bonzore *** Chegh Apalaran Achenay
تِراتی بَران سِئر اَنَبی مؤری کَسانِن دانَغان
Terati Baran Sear Anabay ***Muri Kasanen Danaghan
هَر وَقت تَرا مَیل بی، پَ مَن هَر وَقت تَرا مَیل بی، رَوَغ
Har VaQt Tara Mayl Bi ‘ Pa Man *** Har VaQt Tara Mayl Bi ‘ Ravagh
بیا تا مِهلَوهِ چِئغَت بُدان اَگَه آفَن بُ زَردِ کَدَّحان
Bia Ta Mehlave Cheaghat Bodan *** Agah Afan Bo Zarde Qadahan
چِئغِت بُ مِنی شار دُمُنَین کَفؤت سائِت مَنی کَمپَی سَرَین
Cheaghet Bo Neni Shar Domonayn *** Kafut Saeat Mani Kampay Sarayn
هَر وَقت تَرا مَیل بی، رَوَغ کو کو کَنُ خَبَر دَی مَنا
Har VaQt Tara Mayl Bi ‘ Ravagh *** Ku Ku Kano Khabar Day Mana
گَردَی ، بِزیر تؤشَغا مَن دِء کَلَمپُر مِئنتَغَن
Garday ‘ Bezir Tushagha *** Man De Kalampor Meataghan
دَگَه مَن دُرُشتَن مُروارید بَلِه دؤستَی نِشانَ گَشان
Daga Man Doroshtan Morvarid *** Bale Dustay Neshana Gashan
أؤدان کِ اَنَبَن سُرُمبِن کَپتَغَن بؤرا بَر ،بُلَندُ بارَغئِن
Udan Ke Soromben Kaptaghan *** Bura Bar ‘ Bolando Baraghean
ادامه دارد بزودی منتشر خواهد شد...
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
|
شماره42 |
1001ضرب المثل بلوچی | |
ما را نَبیدَ گَسکُ گؤخ |
تلفظ بلوچی | ||
Ma Ra Nabida Gasko Gukh |
تلفظ انگلیسی | ||
ما گاو و گوساله نداشتیم و طریقه پرورش آن ها را نمی دانیم |
معنی فارسی | ||
سر باشد،کلاه بسیار است. |
معادل فارسی | ||
اگر شخص زنده و سالم باشد،مقام و موقعیت خوب کم نیست و ثروت می رسد |
کاربرد | ||
برگرفته از کتاب 205ضرب المثل بلوچی گویش جاسک-نوشته مریم داوری و دکتر موسی محمودزهی |
منبع |
آداب و رسوم قوم بلوچ - بجار یا کمک در امر ازدواج:
آواها و نغمه ها در فرهنگ و ادب بلوچ- قسمت دوم
نگارش،تهیه و منبع : سایت جاسک نگر (نیما نعیمی)
با توجه به شرایط اقلیمی بلوچستان به دو منطقه اصلی تقسیم شده است.مناطق کوهستانی شمالی که به سرحَد معروف است و مناطق تپّه ای و ساحلی جنوب بلوچستان که مکران نام دارد.و بنادر مهمی از جمله چابهار ،جاسک در آن قرار گرفته است.در سرحد کشاورزی و دامداری و در مکران ماهیگیری و حمل و نقل دریایی رواج دارد.این تقسیم بندی جغرافیایی و دگرگونی مناسبات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن باعث ایجاد تفاوت هی فرهنگی شده است .از تفاوت در زبان و گویش های مختلف گرفته تا تفاوت در موسیقی.
در بلوچستان دو سبک مشخص موسیقی وجود دارد؛موسیقی سرحدی و موسیقی مکرانی.موسیقی مردم سرحد که به دلایل متعدد از اصالت و سادگی بیشتری برخوردار است معمولاً در مراسم سنتی و جشن و سُرور اجرا می شود.در حالی که موسیقی مکرانی که در محتوا و فُرم عمیق تر و متنوع تر از موسیقی سرحدی است.و به سبک های مختلفی از قبیل حماسی،روایتی ،درمانی ،عرفانی و بَزمی تقسیم می شود.
اَکثر نوازندگان بلوچ متعلق به یک یا دو قبیله مشخص هستند و با وجود نقش عظیمی که در فرهنگ و هنر بلوچستان داشتند در مناسبات طبقاتی این قوم در رده های پایین جامعه جای دارند.با این حال تعداد کمی از نوازندگان چیره دست بویژه حماسه خوانان توانای بلوچ محبوبیت ویژه ای در میان مردم به دست می آورند و پهلوان لقب می گیرند. نام بلوچ در تاریخ همواره با داستان هایی از هجوم بیگانگان ،جنگ و ستیزهای داخلی و صد البته حماسه های قهرمانانه و مقاومت های دلیرانه ی این قوم همراه بوده است.به دلیل فقدان تاریخی مکتوب و مُستند ، این نوازندگان و حماسه خوانان بلوچ بوده اند که شرح و توصیف رویدادهای تاریخی و اجتماعی را در قالب شعر و موسیقی حماسی از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده اند.
روایت موسیقایی سَرگذشت هَمَّل فَرزند جَیهَند یکی از شاهکارهای حماسی بلوچ است که در گنجینه فرهنگی و هنری این قوم جایگاهی ویژه دارند .پانصد سال پیش هَمَّل جوان شجاعی بود اهل مکران که به تنهایی و با چند قایق کوچک و همکاری تعدادی ماهیگیر به جنگ متجاوزان پرتغالی می رود. پرتغالی ها از او شکست می خورند .اما سرانجام او در دریا به دام طوفان و پرتغالی ها می افتد؛و جانش را در راه وطن فدا می کند.
بر خلاف تصور نادرستی که بلوچ ها را خشن و انعطاف ناپذیر می دانند .لطافت طبع،اعتقاد و احترام عمیق به عشق و مهر ورزی از جمله ویژگی های بارز این قوم محسوب می شود.شعر و ادبیات بلوچ پر از از حکایت های نقض عاشقانه است که در آن عشق آسمانی و زمینی هر دو از ارزش و اعتبار فراوانی برخوردارند.مردم بلوچ این حکایات و تجربه های عاشقانه را نیز مانند موضوعات فرهنگی و تاریخی بیشتر با زبان موسیقی به آیندگان منتقل می سازند.
داستان شَی مُرید و هانی یکی از حماسه های عشقی معروف مردم بلوچستان است .گرچه بخش اعظم داستان،شرح ماجرای عشق این دو دلداده است .ولی بسیاری از مناسبات فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی بلوچستان بطور موازی برای خواننده و شنوننده به روشنی آشکار می گردد.
Copy right 2015-Jask negar.NMZGroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
آداب و رسوم قوم بلوچ - حَشر و مدد:
آداب و رسوم قوم بلوچ - مهمان دوستی
نام شعر: وصف حسن علی محمد قیصر -شعر بلوچی همراه تلفظ
شاعر: شهمراد کلیر
گردآورنده: محمد بهروجه
بازنویسی: محمد نوذری
تهیه،ویرایش،تلفظ و منبع: سایت جاسک نگر/ نیما نعیمی
هؤ مَنی ناخؤزاتک دِلُ جانی میر حَسَن داتارُ زَراَفشانی
How Mani Nakhuzatk Delo Jani *** Mir Hasan Dataro Zarafshani
اَفَدی راجا گَستَغِ خانی شاه تَرا بَخشی دینُ ایمانی
Afadi Raja Gastaghe Khani *** Shah Tara Bakhshi Dino Imani
مَجلِسِت بَستَغ ،شَکُ مِهمانی مَجلِسِت رَنگینُ پُراوانی
Majleset Bastagh ‘ Shako Mehmani*** Majleset Rangino Poravani
سیاسَت سَیلِنت کُرسی جاپُنی اِء پَرَی زِئبِن ، اَستِنِت تَرانی
Siasat Saylent Korsi Japani*** E Pary Zeaben ‘ Astanet Tarani
هَر کَسا نِئستِن چؤشَئن بُرهانی وَقتِ دیوان بِئیَنت گِرانی
Har Kasa Nesten Chushan Borhani *** VaQte Divan Beayant Gerani
یوسُفِت هَمراهِن سُخَندانی بَچ تَئی راستِئن باسکِن میزانی
Yusofet Hamrahan Sokhandani *** Bach Taeai Rastean Basken Mizani
وَقتِ کؤشَدَنت مُشکِل تاوانی مَردُم اَکائَنت نام بَ عُنوانی
VaQte Kushadant Moshkel Tavani *** Mardom Aka-ant Nam Ba onvani
گِئلِت پئشَنت گؤ صاحِب سَروَرانی چؤ طَبیبِ بَ دَردَی دَرمانی
Gealet Peshant Gu Saheb Sarvarani *** Chu Tabibe Ba Darday Darmani
کار گُشائِن بَ هَر مُسَلمانِ یا فَقیــر یا مَـردِ نادانِ
Kar Goshaen Ba Har Mosalmane *** Ya FaQir Ya Marde Nadane
مُشرَف مُندَرَب ،شِرکَت حَمدانی مؤتَرِت اَستَ ساختِ جاپانی
Moshraf Mondarab ‘ Shrkat Hamdani *** Mutaret Asta Sakhte Japani
سُوارَدَنت سِئت و تاجِر تِهرانی کامِری پئش کَش بید بُرادانی
Sovaradant Seat o Tajer Tehrani *** Kameri Peash Kash Bid Boradani
شَرّی تا رؤزِ آخِرَ مانی شاعِر نَی مُلا ، نَی قُرآنَ وانی
Shar’ri Ta Ruze Akhara Mani*** Shaer Nay Mola ‘ Nay Qorana Vani
دادی اَلؤتِ ، گَر تَ میزانی یَک گِراتی ، نَی جِنس اَرزانی
Dadi Alute ‘ Gar Ta Mizani *** Yak Gerati ‘ Nay Jens Arzani
نوکیــا، اَصلی تِلِفانــا
Nokia ‘ Asli Telefana
Copy right 2015-Jask negar.Nmzgroup
تمامی حقوق برای سایت جاسک نگر محفوظ می باشد.و هر گونه کپی برداری در سایت ها ، کتاب ها ،مقالات و غیره پیگرد قانونی دارد.
نظرات + تماس با ما + ارتباط با ما + ایمیل ما راه ارتباطی شما با ماست
آداب و رسوم قوم بلوچ - قــول: